از ده هزار نفر ترکیب یافته و فرماندهان مصریها گروهان را طوری تشکیل کردهاند، که هریک دارای صد صف صدنفری است. گویند این ترتیب در مملکت آنها معمول است، ولی کرزوس با اکراه آن را پذیرفت، زیرا او میخواست جبهۀ قشونش کشیدهتر از جبهه قشون تو باشد، تا بتواند از پهلوهای قشون تو گذشته پشتسر تو را بگیرد». کوروش: - «چون میخواهد، ما را محاصره کند، برحذر باشد، که ما او را محاصره نکنیم. چیزی که برای ما مهم بود، بدانیم دانستیم. حالا باید صاحبمنصبان سعی کنند، که هر چیز بجای خود باشد، زیرا گاهی برای یک نقص جزئی از مرد، اسب و عرابه، نتیجه نمیتوان گرفت». پس از آن کوروش به میریارکها یا رؤسا قسمتهای ده هزار نفری۱ و به صاحبمنصبان زیردست آنها دستور داده ضمنا گفت به لخاژها۲ امر کنید، که لخ۳ را بدو قسمت تقسیم کنند (قسمتی را، که دارای ۲۴ نفر یا کمتر بود، کزنفون لخ و رئیس آنها را لخاژ مینامد، این دو لفظ یونانی است. کلیة کزنفون اصطلاحات لشکری را، چنانکه در یونان معمول بوده، نوشته. م.). در این وقت یکی از فرماندهان قسمتهای ده هزار نفری به کوروش گفت: «آیا تو گمان میکنی قشونی، که عدّه صفوفش اینقدر کم است، با لشکری، که صفوف آن باین اندازه زیاد است، میتواند مقابلی کند؟». کوروش جواب داد: «آیا تو گمان میکنی، که با این همه صفوف، اکثر سربازان پیاده نظام خواهند توانست به رفقای خودشان فایده و بطرف مقابل زیان رسانند؟ من از خدا میخواستم، که سپاه سنگین اسلحۀ دشمن بجای صد صف دارای هزار صف باشد، زیرا در این صورت ما با عدّۀ بسیار کمتری مواجه میشدیم، ولی عدّۀ صفوف و عمق قسمتهای ما چنان است، که تمام افراد بکار افتاده به یکدیگر کمک خواهند کرد». بعد برای اینکه صاحبمنصبان درست از فکر او مسبوق شوند، کوروش نقشۀ خود را بیان کرده گفت: چنانکه بنائی استوار نیست، مادامیکه پی و بام آن محکم نباشد، همچنان قشون بدرد نمیخورد، اگر صفوف مقدّم و مؤخر آن از
________________________________________
(1) - [۱]
(2) - [۲]
(3) - [۳]