برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

که از سنگر خارج شده‌اند کم است، ما باید موقع را مغتنم دانسته حمله کنیم» کوروش جواب داد: «اگر ما نصف بیشتر دشمن را مضمحل نکنیم، خواهند گفت، با عدۀ قلیل جنگیدند، دوباره جنگ خواهند کرد و شاید وضعشان را هم بهتر کنند، بنابراین باید تأمّل کرد». قدری که گذشت، باز کیاکسار کس فرستاد، که حالا موقع حمله است. کوروش، اگرچه حمله را زود می‌دانست، بنا بر اصرار کیاکسار با لشکر خود حرکت کرد. آسوریها به پارسیها باران تیر و سنگ فلاخن بباریدند، ولی قشون کوروش، که به جنگ تن به تن عادت کرده بود، قدم‌ها را تند کرده خود را به دشمن رسانید و جنگ درگرفت. آسوریها پس از قدری جنگ رو به هزیمت گذارده، خواستند از خندق بدرون استحکامات خود برگردند، ولی پارسیها آنها را تعقیب کردند و کشتاری مهیب در لب خندق‌ها درگرفت. سواره نظام ماد نیز سواره نظام دشمن را دنبال کرد. بر اثر فشار پارسیها و مادیها فغان از زنان آسوری برآمد: آنها مردان را تشجیع می‌کردند، که جنگ کنند و راضی نشوند، که زنانشان بدست دشمن افتند. در این هنگام دو پادشاه (پادشاه آسور و کرزوس) بهترین سپاه خودشان را، که در مدخل اردو بود، وارد جنگ کرده در کنار خندق سخت جنگیدند. کوروش، چون دید عدّۀ سپاهیان دشمن خیلی بیشتر است، نگران شد، که مبادا سپاهیان او در آن طرف خندق محاصره شوند. این بود، که از عبور از خندق صرف‌نظر کرد و فرمان داد، که پارسیها عقب نشسته بتدریج خودشان را از منطقۀ تیررس دشمن بیرون برند.

کوروش مدتی در جلو دشمن ایستاد و بعد جائی را انتخاب کرده اردو زد. امّا دشمن، که مرعوب شده بود، احوال بدی داشت، چنانکه عدّه‌ای زیاد از سپاهیان شبانه فرار کردند و بعد ارکان‌حرب هم فرار کرد. پس از آن متحدین، چون وضع را چنین دیدند، اردوگاه را تخلیه کرده رفتند و غنائم زیاد از حشم، آذوقه و چیزهای دیگر جا گذاردند. کوروش پس از تشکر از سپاهیان خود و تشویق و تحریص آنها به شجاعت گفت: «دشمن فرار کرد و چقدر حیف است، که آنها را تعقیب نمی‌کنیم، زیرا، اگر در جنگ نتوانستند از عهدۀ ما برآیند، در حال فرار چه خواهند کرد؟» کسی گفت: «چرا تعقیب نمی‌کنیم؟». کوروش جواب داد

تاریخ ایران باستان جلد ۱