پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۳۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

در اینجاها بسازد، تا کلدانیها نتوانند به اینجاها برای غارت بیایند. با این مقصود قشون پارس و ماد را احضار کرده نقشۀ خود را به آنها گفت و بعد با آنها و سپاه ارامنه به یک بلندی، که دیده‌بانان کلدانی آن را اشغال کرده بودند، حمله کرد. در ابتداء ارامنه از حملۀ کلدانیها عقب نشستند، ولی بعد، که کلدانیها به قشون کوروش برخوردند، شکست خورده فرار کردند و بلندی بدست کوروش افتاد. او فورا از پادشاه ارمنستان عدۀ زیادی بناء و نجار و صنعتگر دیگر خواسته، امر کرد قلعه‌ای در این مکان بسازند. پادشاه فورا آمد و گفت این کار، که تو می‌کنی حیرت‌انگیز است، زیرا کلدانیها همواره با ما در جنگ بودند و اموال ما را غارت می‌کردند، قرضی که تو بمن داشتی کاملا ادا شد و حتی ما هیچ‌وقت از عهدۀ شکر این اقدام برنخواهیم‌آمد. در این وقت چند نفر اسیر کلدانی آوردند. کوروش امر کرد زنجیر آنها را بردارند و مجروحین را مداوا کنند. بعد رو به اسرا کرده گفت:

«ما نمی‌خواهیم با شما جنگ کنیم، شما، که همواره این مملکت را غارت می‌کنید، حالا ببینید در چه احوالی هستید. اجازه می‌دهم، که برگردید و شور کنید، اگر تصمیم به جنگ کردید، با اسلحه بیائید و اگر خواستید از در اصلاح درآئید، بی‌اسلحه، اگر دوستان ما شدید، البته من مصالح شما را هم در نظر خواهم گرفت».

کلدانیها برگشته گفتند، که خواهان صلح‌اند. کوروش پرسید «آیا مقصودتان از صلح غیر از امنیت چیز دیگری نیز هست؟» آنها جواب دادند، که ما فقیریم، زیرا زمین برای زراعت نداریم. کوروش گفت: «اگر پادشاه ارمنستان بشما اجازه بدهد، قسمتی را از اراضی آباد کنید، مالیات می‌دهید؟» گفتند «البته» - بعد او گفت: «اگر ارامنه در چراگاههای شما حشم بچرانند و بشما مالیات بدهند، قبول می‌کنید؟» گفتند «بی‌شک». پس از آن کوروش همان سؤالات را از پادشاه ارمنستان کرد، او هم جواب مساعد داد و گفت: «عایدی من بی‌تردید زیاد خواهد شد» در نتیجه، عهدی ارامنه با کلدانیها بستند، که تا حال پاینده است و هر دو مردم باهم به فلاحت می‌پردازند و خصومت با یکدیگر ندارند. در باب کوه، کوروش در ابتداء می‌خواست، که سپاه کوچکی مرکب از دو مردم مزبور آن