به مردم تزریق کند. معلوم است، که کوروش را این طرز حکومت خوش نیامده و آن جواب را داده. خلاف این فرض طبیعی نیست، زیرا، وقتی که میخواهند، مردمی را معرفی کنند، طرز حکومت آن را کنار نمیگذارند تا از میدان دادوستد حرف بزنند. بنابراین از این جواب نمیتوان استنباط کرد، که میدان خریدوفروش در پارس وجود نداشته. بعکس، چون معاملات در آن زمان بیشتر با معاوضۀ جنس به جنس میشد و دکان یا حجره برای این نوع معاملات تنگ بود، ظنّ قوی این است، که وجود داشته. به هرحال اگر هم نبوده، مقصود کوروش طرز حکومت اسپارتیها بوده، نه میدان دادوستد.
چهارم - مراجعت کوروش به ایران، وقایع لیدیه
چون در این زمان کوروش به کارهائی، که در مشرق داشت، بیش از کارهای غربی اهمیت میداد، شخصی را از اهل لیدیّه پاکتیاس۱ نام به حکومت این مملکت معین کرده ترتیبات آن را به احوالی، که در زمان استقلال داشت، باقی گذاشت و بعد کرزوس را با خود برداشته عازم ایران شد (هرودوت، کتاب ۱ بند ۱۵۴). در تعیین یک نفر لیدی به حکومت این مملکت کوروش ترتیب ایران را مرعی داشت، چه در ایران معمول بود، وقتی که مملکتی را میگرفتند، از خانوادۀ حکمرانان یا نجبای آن مملکت کسی را به حکومت آن معین میکردند، ولی دیری نگذشت، که کوروش فهمید، این ترتیب موافق اوضاع آسیای سفلی نیست، توضیح آنکه پاکتیاس، همینکه کوروش را دور دید، دعوی استقلال کرد و چون خزانۀ کرزوس را کوروش به او سپرده بود، مردم سواحل را با خود همراه کرده سپاهی ترتیب داد.
بعد بسارد رفته (تابال) حاکم ایرانی را در ارک محاصره کرد. این خبر در راه به کوروش رسید و او، چنانکه هرودوت گوید (کتاب ۱، بند ۱۵۷-۱۶۲) به کرزوس گفت:
«عاقبت این امر چیست؟ چنین بنظر میآید، که مردم لیدی برای خودشان و من زحمت فراهم کنند. آیا بهتر نیست، که لیدیها را برده کنم؟ تا حال من با آنها
________________________________________
(1) - Paktyas.
تاریخ ایران باستان جلد ۱