میرفتند (چنانکه در قرون بعد بشهر آتن، پایتخت دولت آتن، عزیمت میکردند). از مشاهیر یونان، که مقارن این زمان یا قبل از آن به سارد رفتهاند، اسم دو نفر ذکر شده، یکی سلن۱ قانونگذار معروف آتن و دیگری بیاس۲ حکیم یونانی. ثروت و جواهرات و اشیاء نفیسه کرزوس و خزانههای او چشم مشاهیر یونانی را خیره میکرد و از این حیث اسم او در مغرب زمین ضرب المثل گردید، چنانکه اکنون هم، در مواردی که ما اسم قارون را ذکر میکنیم، اروپائیان اسم کرزوس را میبرند.
راجع به سلن هرودوت حکایتی ذکر کرده، که چون با تاریخ ایران مربوط است و ضمنا عقاید یونانیهای آن زمان را میرساند، درج میکنیم. مورّخ مذکور گوید (کتاب اوّل، بند ۳۰-۴۶) در زمان سلطنت کرزوس (سلن) قانونگذار آتن، که در مصر و آسیای صغیر سیاحت میکرد، وارد سارد شد و پادشاه لیدیّه پذیرائی شایانی از او کرده خزائن، اشیاء نفیسه و ثروت خود را به او نشان داد.
پس از آن به او گفت: «از دانائی، عقل و سیاحتهای تو ما چیزهای زیاد شنیدهایم، تو از حبّ علم و کنجکاوی بممالک خارجه مسافرت کردهای. میخواستم از تو بپرسم، آیا شخصی را دیدهای، که خوشبختتر از همه باشد؟» کرزوس چنین سؤالی کرد، زیرا مطمئن بود، که سلن خواهد گفت، خوشبختترین کس توای، ولی سلن، بیاینکه قصد شاه را درک کرده باشد، جواب داد: «بلی، یکی از اهالی آتن را میشناختم، که (تلّ) نام داشت و سعادتمندتر از همه بود.» کرزوس با نهایت تعجب گفت چرا؟ سلن - «اوّلا این شخص اولاد اهل داشت و بقدری زیست، که اطفال اولاد خود را دید و آنها بزرگ شدند. ثانیا دارائی او موافق ثروتهای این زمان کافی بود. ثالثا زندگانی خود را به شرافتمندی بآخر رسانید، زیرا در جنگی، که آتن با همسایگان خود میکرد، کشته شد و رشادتش باعث فتح وطنش گردید. اهالی آتن در ازای این فداکاری با احترامات زیاد جسد او را در همانجا، که کشته شده بود، به خاک سپردند و مخارج دفن او را خزانه دولت پرداخت».
________________________________________
(1) - Solon.
(2) - Bias.
تاریخ ایران باستان جلد ۱