مردمان دوفریکیه، کاریها، پافلاگونیها، هندیها، کیلیکیها (به نقشه آسیای صغیر رجوع شود) فرستاده به مادیها و پارسیها افترا زد و گفت: دو مردم بزرک و قوی با یکدیگر متحد و بواسطه زواج مانند دو روح در یک بدن شدهاند. اگر ما جلوگیری نکنیم، بزودی اینها بر ما غلبه کنند. بر اثر این حرف بعضی از روی عقیده و برخی بواسطه هدایا طرفدار آسور گشتند.
بعد کزنفون شرح تدارکات جنگ کیاکسار را با آسوریها و خواستن قشون از پارس به سرداری کوروش بیان میکند و چون مربوط بمباحث دیگر است، شرح این وقایع را بجای خود محول میکنیم. آنچه در این مبحث ذکر شد، راجع به کودکی و نوجوانی کوروش بود و معلوم است، که چقدر با روایت هرودوت و کتزیاس تفاوت دارد. بعد هم، چنانکه بیاید، کوروش با قشونی به ماد رفته برای کیاکسار جنگهای عدید میکند، یعنی ارمنستان را تسخیر کرده با مردم خالیب، آسوریها، بابل و کرزوس پادشاه لیدیه (متحد بابل) میجنگد. قشون ماد و پارس متحدا به سرداری او جنگ میکنند و در همه جا فاتحند. بالاخره پس از پنج سال، او به پارس برمیگردد، کیاکسار میخواهد دختر خود را به او بدهد و تمام مملکت ماد را جهیز دخترش بداند. کوروش پس از تحصیل رضایت والدین خود، دختر را ازدواج میکند و ماد با ممالک تابعۀ آن، پس از فوت کیاکسار، از آن کوروش میشود.
نوشتههای دیودور سیسیلی
چنانکه در مدخل گفته شد۱، کتابهای دیودور از شمارۀ ششم تا آخر دهم گم شده و فقط قطعاتی از این کتب موجود است. راجع باین قطعات هم همه همعقیده نیستند، که از خود دیودور باشد و در باب نسبت دادن هر قطعه بکتابی، که مفقود شده، نیز یقین ندارند، که این کار کیف ما یشاء نشده باشد. با وجود این مقتضی است مضامین بعض قطعات را، که راجع به کوروش است، در این کتاب ذکر کنیم:
قطعهای از کتاب نهم
دیودور گوید: کوروش پسر کبوجیه از ماندان دختر استیاگ پادشاه ماد، بود. او از حیث کفایت، حزم و سایر صفات نیکو سرآمد معاصرین خود شد. پدرش تربیتی شاهانه به او داد و
________________________________________
(۱) - [۱]
- ↑ به صفحۀ ۷۷ رجوع شود.