و نام اینها از (پرسه)۱. مادر کوروش را همه (ماندان)۲ دختر آستیاگ پادشاه ماد میدانند. کوروش، موافق حکایات و آوازهائی، که هنوز در نزد پارسیها محفوظ است، خیلی شکیل و خوش خلق و بقدری طالب معرفت و نام بود، که همهگونه زحمات و مشقات را تحمل میکرد، تا شایان تمجید باشد. او موافق آئین پارسی تربیت شد و این آئین موافق صلاح عمومی بود، و حال آنکه در اغلب ممالک بآن اهمیت نمیدهند. اکثر دول اجازه میدهند، که هرکس هرطور خواهد، اولاد خود را تربیت کند و بزرگتران، چنانکه بخواهند رفتار کنند، با این شرایط، که از دزدی، غارت، داخل شدن بعنف در منزل دیگری، ضرب، زنا و عدم اطاعت به کارگزاران دولت اجتناب ورزند، و الاّ مجازات میشوند، ولی قوانین پارسی ساعی است، که شخص را از ابتداء از عمل بد یا شرمآور بازدارد و برای رسیدن بمقصود این ترتیب مقرر است: در نزد آنها جائی است موسوم به (الوترا)۳قصر شاهی و سایر ابنیه دولتی اینجا است. برای تجار با قال و قیل و امتعه آنها جاهای دیگر معین شده، تا قال و مقال آنها مخل ترتیبی، که زیبنده تربیت است نشود.
جائی، که در حوالی این ابنیه واقع است، به چهار قسمت تقسیم شده: یکی برای کودکان است، دیگری برای نوجوانان، سوّمی برای مردان، چهارمی برای کسانی که دیگر نمیتوانند اسلحه برگیرند. موافق قانون باید هریک از این قسمتها در محله خود حاضر شود: کودکان و مردان در طلیعۀ صبح، پیرمردان در
________________________________________
(1) - [۱] پرسه، که پسر (ژوپیتر) ربّ النّوع بزرگ یونانیها و از مادری (دانائه) نام، نوه پادشاه آرگس بود، بواسطه راهنمائی (مینرو) و (مرکور) ربّةالنّوع و رب النوع یونانی، کارهای محیّر العقول کرد و، وقتی که از مملکت (کفه) یا (سفه) پادشاه آسور میگذشت، دختر او (آندرومد) را از مرگ نجات داد و او را با رضایت پدرش گرفت. از این نکاح (پرسس) بوجود آمد. او را یونانیهای قدیم منشأ پارسیها میدانستند. تصوّر میکنند، که این افسانه از آسیا به جزیره کریت و از آنجا به یونان رفته. برخی بنابراین تصوّر، افسانۀ مذکور را از پارسیهای قدیم میدانند. چون پائینتر در این باب صحبت خواهد بود، عجالة میگذریم.
(2) - [۲]
(3) - [۳]