برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۵۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

نوشته، که اسم این شاه در ابتدا (آگراداتس)۱ بود (کتاب ۱۵ فصل ۳ بند ۶)، بعد او اسم خود را تغییر داده نام رود (کور) را، که در نزدیکی تخت جمشید (پرس‌پولیس) جاری است، اتخاذ کرد. این گفتۀ سترابون صحیح بنظر نمی‌آید، زیرا دو نفر از اجداد کوروش، چنانکه بالاتر ذکر شد، همین اسم را داشتند و دیگر ظن قوی این است، که نام رود مزبور از اسم کوروش (کور) باشد، نه بعکس.

کودکی و جوانی

راجع باین موضوع از منابع جدیده چیزی مستفاد نمی‌شود.

بنابراین باید بمنابع قدیمه اکتفا کرده ببینیم مورّخین عهد قدیم چه می‌گویند. در میان این مورّخین هرودوت، کزنفون و کتزیاس در درجۀ اوّل واقعند، زیرا سایر مورّخین غالبا از هرودوت پیروی کرده از دو مورّخ دیگر هم چیزهائی گرفته به نوشته‌های خود افزوده‌اند. هرودوت گوید (کتاب اوّل بند ۹۵)، که درباره کوروش در زمان او چهار روایت وجود داشته و آنچه را، که او نوشته از قول پارسی‌هائی است، که نمی‌خواستند بیش از اندازه کارهای کوروش را جلوه دهند.

شاید جهت اختلاف بزرگ، که بین نوشته‌های سه مورّخ مذکور مشاهده می‌شود، همین بوده، که هرکدام روایتی را پیروی کرده‌اند. به هرحال مقتضی است، که مضامین نوشته‌های هر سه مورّخ مذکور را ذکر کنیم و بعد، اگر تفاوتهائی نسبت باین روایات در نوشته‌های مورخین دیگر مشاهده می‌شود، نوشته‌های آنها را هم در نظر گیریم.

نوشته‌های هرودوت

صباوت و شباب

مورّخ مذکور گوید (کتاب اوّل بند ۱۰۷-۱۳۲): آستیاگس شبی در خواب دید، که از دختر او موسوم به ماندان، چندان آب رفت، که همدان و تمام آسیا غرق شد. شاه از مغ‌ها تعبیر این خواب را خواست و آنها بقدری شاه را از آتیه ترسانیدند، که او جرئت نکرد دختر خود را به یکی از

________________________________________

(1) - Agradates.

تاریخ ایران باستان جلد ۱