گوید، هشت نفر قبل از من شاه بودند و من نهمین شاه از دودمان دوگانۀ هخامنش هستم۱. این اشکال در بادی نظر حاصل است، ولی با قدری دقّت در کتیبههای شاهان هخامنشی، که در جای خود بیاید، رفع میشود. توضیح آنکه، موافق کتیبههای داریوش اوّل و اردشیر دوّم و سوّم هخامنشی، ویشتاسب، ارشام و آریارمنا شاه نبودهاند. هخامنش را هم، چون نه کوروش بزرگ شاه خوانده و نه داریوش اوّل، باید فقط رئیس خانواده دانست. بنابراین سخن داریوش اوّل درست درمیآید: اگر بشماریم هشت نفر قبل از او شاه بودهاند و مباینتی بین حدس مذکور و گفته داریوش نیست. پس نتیجه این میشود، که دودمان هخامنشی از طایفۀ پاسارگادیها بیرون آمده و در پارس اقامت داشته. بعد، وقتی که عیلام ناتوان گشته، یکی از شاهان هخامنشی (انزان) را ضمیمه کرده و خود را شاه انزان خوانده.
در اینجا سؤالی پیش میآید، که در زمان کدام یک از نیاگان کوروش بزرگ این واقعه روی داده. اگرچه مدرکی در دست نیست، تا بتوان جوابی محقق باین سؤال داد، ولی از اینکه کوروش در بیانیهای، که در بابل داده و پائینتر بیاید، نسب خود را به چیشپش دوّم میرساند و شاهان انشان را تا او (یعنی با او) شاه بزرگ میخواند، بیاینکه بالاتر رود، باید گفت، که در زمان چیشپش دوّم این واقعه روی داده و، چون انزان یا عیلام ابهت تاریخی داشته، او خود را شاه بزرگ میخوانده. داریوش اوّل هم در ذکر نسب خود مانند کوروش، همینکه به چیشپش دوّم رسیده، فورا بسر سلسلۀ دودمان گذشته. اگر سنین را هم در نظر آوریم، مطابقت با این واقعه میکند، زیرا نایرۀ جنگهای ماد با آسور تقریبا در حدود ۶۳۵ ق. م شروع شد و کوروش بزرگ در ۵۵۱ ق. م بر پادشاه ماد خروج کرد، این هم از لوحۀ نبونید پادشاه بابل معلوم است، که کوروش قبل از آن واقعه هشت سال سلطنت کرده بود، بنابراین ۶۳۵ منها ۵۵۹، مساوی است به ۷۶ و این سنین برای امارت یا سلطنت سه نفر از نیاکان کوروش بزرگ، یعنی کبوجیه دوّم، کوروش دوّم و چیشپش
________________________________________
(۱) - بعضی، چنانکه بیاید، به کلمۀ دوگانه معنای دیگری دادهاند.
تاریخ ایران باستان جلد ۱