برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

برتری داشتند. یونانیهای قدیم لیدیها را مردمی دانسته‌اند، که به تن‌آسانی و عیش و عشرت میل مفرطی داشته۱، اما بعض نویسندگان عقیده دارند، که در موقع جنگ جنگی‌های خوبی بوده‌اند. از اینکه در مواقع سخت، یعنی در موقع طرف شدن با مردمان تازه‌نفس، مانند سکاها، کیمریها و آریانهای ایرانی، به مردمان تازه‌نفس دیگر متوسّل شده و از آنها کمک خواسته یا سپاهیان اجیر در قشون خود داخل کرده‌اند، باید گفت، که عقیدۀ یونانیهای قدیم صحیح‌تر است و زندگانی بسیار ملایم آنها را سست کرده بود.

چنین بود اوضاع لیدی و چنان - اوضاع بابل، که در فوق ذکر شد. اکنون مقتضی است، که بذکر وقایع ایران برگردیم

جنگ هووخشتر با لیدیّه

مادیها و بابلی‌ها، چنانکه بالاتر گفته شد، پس از سقوط آسور ممالک آن را بین خود تقسیم کردند و سهم ماد، آسور بالاخص و ولایات شرقی آسیای صغیر گردید. در اینجا بدوا سؤالی پیش میاید، که چرا شاه ماد ولایات حاصل‌خیز و پرجمعیت و ثروت آسیای غربی را مانند شامات و فلسطین ببابل داد. اگرچه صراحتی در این باب در تاریخ نیست، و لیکن جهت آن روشن است: نگاهداشتن ممالک مجاور ماد برای مادیها آسان‌تر از حفظ ممالکی بود، که بابل می‌بایست بین ماد و آنها حائل باشد و دیگر اینکه مادیها مردمان کوهستانی بودند و ممالک کوهستانی آسور و آسیای صغیر بیش از ممالک گرمی، مانند شامات و فلسطین، با مزاج و احوال روحی آنها مناسبت داشت.

به هرحال مادیها پس از فراغت از کار آسور در منطقه خود یک بیک ولایات را گرفته پیش رفتند. این جهانگیری برای آنها اشکالی نداشت، چه از تاخت‌وتاز سکاها اهالی این ولایات ناتوان و فقیر گشته، در مقابل مادیهای قوی نمی‌توانستند پا فشارند.

این بود، که مادیها همواره بی‌مانع پیش رفتند تا برود هالیس رسیده به دولت قوی و معظمی برخوردند. معلوم است، که صلح بین این دو دولت با میلی، که هر دو بتوسعه داشتند، ممکن نبود ممتد باشد، بخصوص، که دولت ماد می‌خواست خود را

________________________________________

(1) - Luxurieux.

تاریخ ایران باستان جلد ۱