متحد شدند و قائدی در میان آنها پیدا شد، توضیح آنکه (کشاتریت) مادی با گروهی از مادیها، کیمریها، مانّیها و سکاها بقلعه (کیشاشو) که در دل صفحۀ (پارسوا) واقع بود، حمله برد۱ مادیها در تحت اداره امیر خود (مامیتیارش) بودند و سکاها بسرکردگی (سپاکا) نامی. سکاهای دیگر، که از طایفه (ساپاردا) و به سرداری شخصی (دوساننا) نام بودند، با سکاهای مزبور اتحاد داشتند. در توریة طایفۀ (ساپاردا) را (صنارد) نامیدهاند (کتاب عوبدیا - جملۀ ۲۰). آسور حیدّین، چون قوّت آنان را دید، در ابتداء از جنگ ترسید و خواست با مذاکرات آنها را ملایم کند، ولی کشاتریت، چون خود را قوی میدانست، پیشنهادات پادشاه آسور را نپذیرفت و پس از جنگی شکست خورد، زیرا هنوز موقع انهدام آسور نرسیده بود. بر اثر این شکست (۶۷۲ ق. م) اتحاد طوایف آریانی بهم خورد. آسور حیدّین از این شکست استفاده کرده سکاهائی را، که در آذربایجان دولتی تشکیل کرده بودند، بطرف خود جلب کرد و دختر خود را به پادشاه آنها (بارتاتوی) نام داد (هرودوت اسم این پادشاه را پروتثییوس نوشته)۲ بر اثر این اتحاد آسور توانست جلو کیمریها را بگیرد و آنها بطرف آسیای صغیر رفتند. از مطالب مذکوره صریحا استنباط میشود، که در نیمه اوّل قرن هفتم ق. م، در طرف شمال غربی ایران دولتهای سکائی و مادی وجود داشته و اینها گاهی باهم بر ضدّ آسور متحد میشدند، ولی آسور در میان آنها تولید نفاق کرده اضمحلال آسور را به تأخیر میانداخت. راجع به (کشاتریت) چنین بنظر میآید، که این کلمه اسمی نبوده، بلکه پادشاه را مادیها کشاتریت میگفتند، زیرا داریوش اوّل در کتیبۀ بیستون در باب شورش ماد گوید «فرورتیش نامی یاغی شد و به مردم گفت، من کشاتریتم از دودمان هووخشتر» (ستون دوّم بند ۵ کتیبۀ بزرگ). از کتیبههای آسوری باز مستفاد میشود، که تقریبا در ۶۷۴ ق. م آسور حیدّین بطرف مشرق رانده و امیر محلی را با اتباع او اسیر کرده. بعد بر اثر این فتح سایر امیران ماد با هدایای زیاد، که عبارت از اسبهای
________________________________________
(۱) - [۱] محققا معلوم نیست در کجا بود.
(2) - [۲]