مانند سنگ خارا و چرخهای ایشان مثل گردباد بشمار خواهد آمد. غرّش ایشان مثل شیر ماده، و مانند شیران ژیان غرّش خواهند کرد..... و اگر کسی به زمین بنگرد، اینک تاریکی و تنگی است و نور در افلاک آن به ظلمت مبدّل شده». چون کیمریها از مردمان آریانی بودهاند، آمدن آنها به آسیای غربی جزو همان سیل آریانی است، که از شمال بطرف آسیای غربی از قرون قبل شروع شده بود و تا این زمان امتداد داشت. از کتیبههای آسوری چنین استنباط میشود، که مادیها خیلی پیش از کیمریها بصفحات مجاور آسور آمده بودند. باری پادشاه وان (ارگیشتی) با زحمات زیاد مملکت خود را از کیمریها دفاع کرد، بعد قسمتی از این مردم به آسیای صغیر رفت و قسمت دیگر بطرف جنوب روانه گردیده در مانّ۱ برقرار شد و در اینجا دولتی تشکیل کرد، که توریة آن را (اشکناز) نامیده، زیرا (آشکوز) را پسر جومر میدانستند. در کتیبههای آسوری هم اسم این مردم را اشکوزا نوشتهاند. بعد، چنانکه از کتیبههای دولت وان دیده میشود، (روسای دوّم) پسر (ارگیشتی) برای حفظ مملکت وان از کیمریها، استحکاماتی بنا کرده (این کتیبه از کشفیات هیئت آلمانی است و در محلی موسوم به (تپراققلعه) بدست آمده). مملکت وان با جدّ و جهد پادشاهانش از کیمریها محفوظ ماند، ولی پس از آن نوبت آسور رسید، توضیح آنکه سلطنت آسور حیدّین (در حدود ۶۷۲ ق. م) پر است از جنگهای آسوریها با مردمانی آریانی، که پیوسته فشار به نینوا آورده میخواهند آسور را منهدم کنند.
مورّخین فشار مردمان آریانی را به آسور در این زمان تشبیه کردهاند بفشاری، که مردمان ژرمنی یازده قرن بعد به امپراطوری روم غربی دادند. نتیجه در هر دو جا یکی شد، چه دولت آسور در ۶۰۶ ق. م از پای درآمد، چنانکه امپراطوری مزبور هم در ۴۷۶ م. منقرض شد. آسور حیدّین، که فاتح مصر و در تمام آسیای غربی حکمران مطلق بود (نیمۀ اوّل قرن هفتم ق. م) از وحشت این مردمان بر خود میلرزید و از خدایان آسور یاری میطلبید. در ابتداء بواسطۀ جدائی طوائف آریانی از یکدیگر نسبت به آنها بهرهمندی داشت و حتی تا کوه دماوند تاخت، ولی دیری نگذشت، که آریانها
________________________________________
(۱) - مان همان منّا است، که بالاتر ذکر شد.
تاریخ ایران باستان جلد ۱