برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۴۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

پادشاه نامی عیلام، بابل را تسخیر کرده تمام اشیاء نفیسه این شهر را به شوش برد. از جمله ستل نرم‌سین است، که در حفریات شوش بدست آمده و دیگر مجسمۀ خدای بزرگ بابلیها بل مردوک بود، که سی سال در شوش بماند و بعد ببابل ردّ شد. تاخت‌وتاز عیلامیها بالاخره سلسلۀ کاسّوها را از پای درآورده منقرض کرد.

سلسلۀ چهارم

در ۱۱۸۴ سلسلۀ جدیدی موسوم به سلسلۀ پاش‌ها که، اسم یکی از محلات بابل بود، برقرار شد. جنگی با عیلام به پیشرفت بابلیها روی داد و بر اثر آن مجسمه مردوک را، که عیلامیها در جزو غنایم برده بودند، رد کردند. یکی از معروف‌ترین پادشاهان این سلسله بخت النصر (نبوکدنصر) اوّل بود، که حدود بابل را تا دریای مغرب رسانید و سلطنت او تا ۱۰۵۳ ق. م امتداد یافت.

سلسلۀ پنجم

این سلسله، که موسوم به (بازی) می‌باشد، از حدود ۱۰۵۲ تا ۱۰۳۲ در صفحات دریائی سلطنت کرد، لذا این سلسلۀ دوّم دریائی است. در دورۀ این سلسله عیلام باز بابل را گرفت و یکی از پادشاهان عیلام بر تخت بابل نشست، و لیکن بیش از شش سال دوام نکرد. بابل در زمان این سلسله به سبب تاخت‌وتاز مردمان صحراگردی موسوم به گوثیان۱ از طرف شمال، و فشار عیلامیها از طرف مشرق، ضعیف و ناتوان گشت، بخصوص که مردم گوثیان مزارع بابلی‌ها را خراب، شهرهای مملکت را غارت و معابد را زیر و زبر کردند. در این احوال پادشاه بابل اداد آپلوودّین، که تخت بابل را غصب کرده بود، از پادشاه آسور کمک طلبیده دختر خود را به او داد. عیلامیها هم از موقع استفاده کرده در بابل تسلط یافتند و یکی از پادشاهان عیلام در بابل به تخت نشسته اسم بابلی اختیار کرد. مقارن این احوال مردم تازه‌نفس دیگری موسوم به کلدانی‌ها از طرف شمال شرقی عربستان سر برآورده به بابل حمله کرد و یک مدّعی بر دو مدّعی دیگر، یعنی آسور و عیلام، افزود. این دوره، که

________________________________________

(1) - Gutiens.

تاریخ ایران باستان جلد ۱