برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

مالکیت، روابط ارباب و رعیت، حقوق تجارتی، حقوق خانواده، تعدّی بر شخص، حق‌الزحمۀ طبیب، حقّ الزحمۀ معمار، کشتی‌سازی، اجارۀ سفائن، کرایۀ حیوانات و خساراتی که از این بابت وارد می‌آید، حقوق و تکالیف ارباب نسبت بغلام و کنیز و بعکس. در قوانین حموربی تمام آزادها در مقابل قانون مساویند و مزایای ملی وجود ندارد، یعنی فرقی بین بابلی و غیر بابلی نیست. مردم از سه زمره‌اند: آزاد، آزادشده، برده. طبقات چهار است: روحانیون، مستخدمین دولت، سربازها، تجار و کسبه. قشون دائمی است و خدمت نظامی از پیش برقرار شده. غلام و کنیز می‌توانند مالک باشند و در تحت حمایت قوانین‌اند. کشتن بنده‌ای بی‌محاکمه ممنوع است، آنان را می‌توان فروخت. ارباب خودش زمین را شخم می‌زند یا غلام و کنیز را باین کار مأمور می‌کند. تجارت و حمل و نقل آزاد است.

دادوستد بمعاوضه است و به پول. حلقه‌های نقره، که وزن معین دارد، مقیاس نرخ‌ها است. قانون حموربی اصلاحاتی در قوانین سابق داخل و وسع اولاد و زن را بهتر کرده، زن یکی است، ولی، اگر زن نازا باشد، می‌توان زن غیر عقدی داشت.

ازدواج بی‌قرارداد قانونی نیست. اگر آزاد کنیزی را ازدواج کند، آن کنیز مقام آزاد را می‌یابد. جهیز مال زن یا خانوادۀ پدر او است، ولی شوهر می‌تواند از آن بهره بردارد. زن و شوهر مسئول قروض یکدیگر، که قبل از ازدواج حاصل شده، نمی‌باشند. اگر شوهر زنش را طلاق دهد، باید جهیز او را ردّ کند و یک سهم پسری از مال خود به او ببخشد، ولی، اگر زن نازا است، فقط جهیزش به او برمی‌گردد.

در مورد خیانت زن، شوهرش او را اخراج یا برده می‌کند. اگر مرد اسیر شد، زن می‌تواند شوهر کند، ولی اگر شوهر اوّلی برگشت، باید به خانۀ او برگردد.

در موارد بی‌وفائی زن یا شوهر نسبت به یکدیگر، مجازات زن بمراتب شدیدتر است.

در مورد زدن تهمت بزن محاکمۀ خدائی می‌شود، یعنی زن خود را برود می‌اندازد و اگر آب او را فرونگرفت، بی‌تقصیری خود را ثابت کرده. مرد از زنش ارث نمی‌برد، زیرا مال زن متعلق باولاد او است، ولی زن به علاوۀ جهیز خود سهمی از مال شوهر

تاریخ ایران باستان جلد ۱