«صدوق علیه الرحمه» درباب عقاید امامیه و استشهاد از کتب دیگر که نسخهی آنها را میگفت فقط من خودم دارم؛ به زودی مرقد جدید البنارا كه نزدیك بود به واسطهی بیایمانی مردم فراموش شود، تقدیس و تعظیم کرد.
این عالم ربانی نتوانست موقوفاتی برای مرقد آن آقا ترتیب بدهد که برای او و مردم مفید باشد، به این واسطه در حسرت و کدورت عمر خود را سپری ساخت ولی به مردم فهمانید که مدفون بزرگوار از طرفداران شیعه ومروج عقاید آنان بوده است.
برادرزادهی او، « آقا شیخ علی نقی» که بر خلاف پسر نااهلش ، مرتبهای نزدیك به مقام اجتهاد یافت و کسی بود که هنوز « قبسات میر » و «اشارات شیخ» را تمام نکرده، از «ملاصدرالدین شیرازی» عیب میگرفت و با «مولانا عبدالرزاق لاهیجی» کینه و رقابت میورزید. دنبالهی زحمات عموی بزرگوار را مداومت داد. چون در علم انساب و تاریخ دست داشت، مقام بلندی به مرقد مطهر آقا داد و تاریخی برای آن معین کرد.
اقترانی که ذهن عمومی از احساس یا ادراك معلومی شناخته نشده، به مجهولاتی حل نشدنی پیدا
میکند، در تقدیس این موضوع مؤید واقع شد.