شیعه، وایجاب حرمت درویشها و نوازش این طایفه از هیچ چیز فروگذار نمیکرد.
در جوار باغ شاه لاهیجان مخصوصاً از نی خانهای ساخته و در آن منزل داشت و « شرح مختصر الاصول » قاضی عضدالدین را به شاگردانش درس میداد، که قوهی آنها را در منطق و حدیث زیاد کند. اگر علت این استعانت او را از کتابهای متضاد الموضوع میپرسیدند جملهی:«اشیاء را به توسط اضدادشان میشناسند» را دلیل میآورد.
یك روز «شاه عباس» در حین بازگشت از قصر «خان احمدخان» از جاده پیاده میگذشت، به این شخص برخورد. او را معرفی کردند. از او پرسید:
«کدام مرقد را در ناحیهی «گیلان» محترمتر میداری؟ »
جواب داد: «ای پادشاه اعظم اول، «مرقد شیخ ابراهیم زاهد گیلانی» و بعد از او، « مرقد مطهر آقا» و سایر مرشدین سلسلهی علیه را. »
شاه دیگر از او سوآل نکرد کدام آقا؟
او با زبان ماهری که داشت و میدانست از چه راه
در عقاید مردم تصرف کند، با تفسیر بعضی احوال