این برگ همسنجی شدهاست.
مثلثات[۱]
خلیلی الهدی انجی و اصلح | ولکن من هداهالله افلح | |||||
نصیحت نیکبختان گوش گیرند | حکیمان پند درویشان پذیرند | |||||
کسس اثهن داراغت خاطر بریزت | که تختی عاقلی ده بار ایزت | |||||
من استضعفت لاتغلظ علیه | من استأسرت لاتکسر یدیه | |||||
چه نیکو گفت در پای شتر مور | که ای فربه مکن بر لاغران زور | |||||
که منعم تی مبر کول اتخ درویش | کشایش می نیی دنبل مزش نیش | |||||
دع استنقاص من طال احترامه | فقوسالدهر لم تفرغ سهامه | |||||
جراحت بند باش ار میتوانی | ترا نیز ار بیندازد چه دانی | |||||
موات این دهر اسراری پشت | نه هم سین پیرانه کمان بر کس ای کشت | |||||
تأدب تستقم لاطف تقدم | تواضع ترتفع لاتعل تندم | |||||
که دوران فلک بسیار بودست | که بخشودست و دیگر در ربودست | |||||
نه کت تفسیر وفق خواندستی بهشت | بسم دی که سوری ماندو بیده بدشت | |||||
لیعف المهتدی عن سوء من ضل | ولا یستهزکم من قائم زل | |||||
منم کافتادگان را بد نگفتم | که ترسیدم که روزی خود بیفتم | |||||
که مسکین اوست و خداتو بهریست | مخن شرلی بدان چنداکی بکریست | |||||
متی زرت الفتی غبا اجلک | فلا تکثر حبیبک[۲] لا یملک |