این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
ایران در زمان ساسانیان
۱۵۰
کشاورزان و صنعتگران را در رتبه چهارم گذاشتند. بنابراین چون طبقهبندی اجتماعی را باین نحو با اوضاع سیاسی زمان تطبیق کردند، طبقات اربعه ذیل پیدا شد:۱-روحانیان (آسروان)،[۱] ۲-جنگیان (ارتیشتاران)،[۲] ۳-مستخدمین ادارات (دبیران)،[۳] ۴-توده ملت (روستاییان یا و استریوشان)[۴] و صنعتگران و شهریان یا هتخشان).[۵]
- ↑ asravan
- ↑ artorhtaran
- ↑ dibheran
- ↑ vastryoskan
- ↑ hutukkskan رک نامه تنسر، دارمستتر، ص ۲۱۴ و ۱۸–۵۱۷، مینوی، ص ۱۲. دارمستتر گوید: شاید محسوب داشتن دبیران بعنوان طبقه سوم ناشی از اشتباه مترجمان ایرانی و عرب بوده است، ولی این عقیده صحیح نیست، زیرا که وجود طبقه مخصوص دبیران در عبارت دیگر همین نامه تنسر تأیید شده است (دارمستتر، ص ۲۱۵ و ۵۲۰، مینو ۱، ص ۱۴)، که گوید: «و هریک از سران اعضاء اربعه را فرمود، که اگر در یکی از ابناء مهنه اثر رشد و خیر یابند و مأمون باشد بر دین یا صاحب بطش و قوت و شجاعت یا با فضل و حفظ و فطنت و شایستگی بر ما عرض دارند تا حکم آن فرماییم»، صفت حفظ و فطنت خاص دبیران بوده است. این نکته کاملا موافق است با عملی، که قبل از کواذ اول و خسرو اول مجری بوده است، یعنی سه شخص در انتخاب پادشاه صاحب اختیار بودهاند موبد. بزرگ و سپهبد و رئیس دبیران و این سه تن رؤسای سه طبقه نخستین بودهاند، (نامه تنسر، دارمستتر، ص ۲۳۹ و بعد، مینوی، ص ۳۸ و ما بعد). در کتاب مسعودی (التنبیه، ص ۱۰۳) فهرستی از مامورین عالیمقام دولت مذکور است و در آن پس از نام وزرکمهر مذار یا وزیر اعظم صاحبان منصب ذیل شمرده میشوند:۱-موبذ (رئیس روحانیان)، ۲-سپاهبذ (رئیس سپاه و طبقه جنگیان)، ۳-دبیربذ (رئیس دبیران)، ۴-هتخشبذ (رئیس صنعتگران و پیشهوران)، که واستریوشبذ (رئیس کشاورزان) نیز نامیده میشده و این کاملا مندرجات نامه تنسر را تایید میکند. بنا بر کتاب التاج جاحظ (چاپ قاهره، ص ۲۵) اردشیر اول ملت را به چهار طبقه تقسیم فرمود: ۱-سوارانی که از نژاد شاهی بودند، ۲-روحانیان و مستحفظین آتشکدهها (هیربذان)، ۳-پزشکان و دبیران و اخترماران، ۴-کشاورزان و پیشهوران.