که موسوی مذهب و تبعهٔ دولت فخیمهٔ روس میباشید.
تاسعاً موافق قوانین بینالمللی مسبوقید که احترام شعایر دینی هرملت برای تبعهٔ خارجه تا چه حد لزوم است.
حالا بعد از همهٔ این اطلاعات که دارید بعد ازینکه شما باید حامی اتحاد دولتین علیتین باشید، بعد از اینکه مذهب شما موسوی است، بعد از آنکه تاریخ «گری بایداوف» را هم خواندهاید در صورتیکه شب بیستوسوم ماه رمضان یعنی در شب قدر اسلامی وقتی که شما در اولین مسجد پایتخت شیعه یعنی مسجد سپهسالار وارد میشوید و بورود هم اکتفا نکرده چند ساعت هم توقف میفرمایید آیا اینکار شما را بچه حمل باید کرد؟ آیا باید گفت که شما میخواستید موجب بک فساد عمده بشوید یا خیر؟ آیا باید گفت که شما میخواستید در دوستی و اتحاد ایران و روس خللی بیندازید یا نه؟ آیا باید گفت که شما موافق اسلام و قانون دولت فخمیهٔ روس محکوم بمجازاتید یا نباید گفت؟ آی جناب شاپشالخان بپیرم محمد ص بدین هردومان قسم است که دخو آنقدر «فاناتیک» و متعصب نیست و شاید خودت هم صدای تکفیرهای صور اسرافیل را شنیدهای، اما همه کس که دخو نمیشود، همه کس نخواهد گفت شاید در صدر اسلام اهل کتاب پاک بودهاند و حالا احوط اجتناب است، همه کس نخواهد گفت آنجا که شما تشریف داشتید صحن مدرسه است نه مسجد، شاید آن شب دخو یا یک مسلمان دیگر تو را بهم دینهاش معرفی میکرد، آیا فوراً غوغا و انقلاب میشد یا نمیشد، آیا خدای نکرده جان شما در معرض تلف بود یا نبود؟ آیا اینکار اقلا موقتاً موجب القاء عداوت مابین دولتین علیتین میشد یا نمیشد؟
من این حرفها را بشما نمیگویم بدولتین ایران و روس عرض میکنم که موافق قواعد حقوق بینالملل ببینند تکلیف چنین