برگه:Chahar Maqale.pdf/۲۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

یعنی «چهار نجات داده‌اند» ولی معلوم نیست مقصود از چهار چیست، دیگر کلمۀ هفتان بخت است که همان هفتواد فردوسی است در شاهنامه یعنی «هفت نجات داده‌اند» و مقصود از هفتان در اینجا سبعۀ سیاره است که در طریقۀ زردشتیان تعلق باهریمن دارد، یعنی کسی که از عوانان اهریمن همان معاونت را چشم دارد که بهدینان یعنی زردشتیان از یزدان» انتهی

ص ۷۳ س ۴ «شیخ رئیس حجة الحق ابو علی سینا حکایت کرد اندر کتاب مبدأ و معاد» این رساله در موزۀ بریطانیه موجود است ۱و عین عبارت حکایت مذکور اینست:

«و سمعت ان طبیبا حضر مجلس ملک من السامانیین و بلغ من قبوله له ان اهله لمؤاکلته علی المائدة التی توضع له فی دار الحرم و لا یدخلها من الذکور داخل و انما یتولی الخدمة بعض الجواری [و کانت]فیها جاریة تقدم الخوان و تضعه اذ قوسها ریح و منعها الانتصاب و کانت حظیة عند الملک فقال للطبیب عالجها فی الحال علی کل حال فلم یکن عند الطبیب تدبیر طبیعی فی ذلک الباب یشفی بلا مهلة ففزع الی التدبیر النفسانی و امر ان یکشف شعرها فما اغنی ثم امر ان یکشف بطنها فما اثر ثم امر ان تکشف عورتها فلما حاول سائر الجواری ذلک نهضت فیها حرارة قویة اتت علی الریح الحادثة تحلیلا فارتجعت مستقیمة سلیمة» انتهی

ص ۷۴ س ۲ هم از ملوک آل سامان امیر منصور بن نوح بن نصر را عارضۀ افتاد آلخ، این حکایت از اول تا آخر مجعول است چه بنای آن بر امری باطل است و آن معاصر بودن امیر منصور بن نوح بن نصر است با محمد ابن زکریای رازی و حال آنکه سلطنت منصور از سنۀ ۳۵۰-۳۶۶ است و وفات محمد بن زکریای رازی در سنۀ ۳۱۱ یا ۳۲۰، و نمیتوان گفت شاید

کلیات چهار مقاله جلد ۱