برگه:Chahar Maqale.pdf/۲۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

ساکنۀ ما قبل مفتوح لهذا مصنفین عرب این کلمه را بیرونی بفتح باء ضبط کرده‌اند، سمعانی در کتاب الانساب که تقریبا صد سال بعد از وفات ابو ریحان تألیف شده گوید «البیرونی بفتح الباء الموحدة و سکون الیاء اخر الحروف و ضم الراء بعدها الواو و فی اخرها نون هذه النسبة الی خارج خوارزم فان بها من یکون من خارج البلد و لا یکون من نفسها یقال له فلان بیرونی ست و یقال بلغهم انبیژک ست و المشهور بهذه النسبة ابو ریحان المنجم البیرونی» انتهی

ابو ریحان ظاهرا اوایل عمر خود را در خوارزم در کنف حمایت مأمونیان ولاة خوارزم معروف بخوارزمشاهیه گذرانده است، خانوادۀ مأمونیان ابتدا باجگذار ملوک سامانیه بودند و در فترت بین انقراض سامانیه و استقرار غزنویه یعنی ما بین سنۀ ۳۸۴-۳۹۰ بکلی مستقل گشتند ولی استقلال ایشان چندان طولی نکشید چه در سنۀ ۴۰۷ سلطان محمود غزنوی بلاد خوارزم را فتح نموده آنرا بمملکت فسیح الارجاء خود منضم ساخت، ملوک مأمونیان همه علم دوست و هنرپرور بودند و دربار ایشان مجتمع افاضل و میعادگاه علما و حکما بود،

ابو ریحان چندین سال نیز در جرجان در دربار شمس المعالی قابوس بن وشمکیر که در دو کرت مختلف از سنۀ ۳۶۶-۳۷۱ و از سنۀ ۳۸۸-۴۰۳ حکمرانی جرجان و مضافات آن را نمود بسر برد و کتاب الآثار الباقیة را در حدود سنۀ ۳۹۰ بنام آن پادشاه فاضل تألیف نمود،

ما بین سنۀ ۴۰۰-۴۰۷ ابو ریحان مجددا بوطن اصلی خود خوارزم معاودت نمود و در دربار ابو العباس مأمون بن مأمون خوارزمشاه مدتی بزیست شورش اهالی خوارزم و قتل خوارزمشاه و لشکرکشی سلطان محمود بخوارزم ببهانۀ خونخواهی خوارزمشاه و فتح خوارزم تمام را ابو ریحان بنفسه مشاهده نموده و در جمیع این وقایع خود حاضر و ناظر بوده است، در فهرست مؤلفات عدیدۀ ابو ریحان از جمله نام کتابی دیده میشود موسوم «بتاریخ خوارزم» و گویا

کلیات چهار مقاله جلد ۱