برگه:Chahar Maqale.pdf/۲۲۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و معاصر سلطان محمد بن محمود سلجوقی بود ۱،

ص ۵۱ س آخر، خداوند ملک الجبال، ملک الجبال لقب ملوک غور بوده عموما و لقب قطب الدین محمد بن عز الدین حسین اولین از ملوک غور خصوصا، و اوست که بهرامشاه غزنوی او را مسموم نمود و برادرش سلطان علاء الدین غوری بکین او و برادر دیگر سیف الدین سوری غزنین را هفت شبانروز آتش زد، و مصنف از مخصوصان او بوده است ۲

ص ۵۳ س ۶ «من بورساد پیش تخت شهم»، ورساد یا ورشاد (بر حسب اختلاف نسخ طبقات ناصری) نام ولایتی است از غور که محل حکمرانی ملک الجبال قطب الدین محمد مذکور بود، بعد از آنکه سیف الدین سوری ولایت غور را بین برادران تقسیم نمود این قسمت در سهم ملک الجبال افتاد،

ص ۵۳ س ۲۱-۲۲ «در مدت هفتاد روز دوازده هزار من سرب از آن خمس بدین دعاگوی رسید»، مقصود ازین عبارت درست مفهوم نگردید احتمال میرود نظامی عروضی از بنی هاشم بوده است و بدین مناسبت خمس معدن سرب ورساد بدو داده شده و بنابرین شاید صواب در متن «در ازاء خمس» باشد بجای «از آن خمس» و محتمل است که مقصود این باشد که بعد از اخراج خمس» دوازده هزار من سرب بمن رسید بنابرین شاید صحیح در عبارت «بدون خمس باشد و الله اعلم،

تمت حواشی المقالة الثانیة

کلیات چهار مقاله جلد ۱