برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۴۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

الکرم العد و لیس الامر کذلک بل المذکور لا یقاس الا برتوت السادات و قروم الملوک اذ کان فی جملة من یعیش تحت کنفه و ادارة سلفه ما یقارب ستة آلاف فقیه و کان کریما عالی الهمة ذا مروءة یری الدنیا هباة منثوره بین اخواتها الثائرة بل نقطة موهومة من نقط الدائرة و کانت سدنه میقاتا للفضل و اهلیه و رسوما ۱للعلم و منتحلیه یجلب الیها بضاعات الفضائل فینباع باکمل الأثمان» صدر جهان مذکور در سنۀ ۶۰۳ از راه حج ببغداد رفت در وقت ورود احترامی شایان ازو نمودند ولی چون در عرض راه با حجاج نیکورفتاری ننمود در وقت رجوع از حج مقدم او را در بغداد چندان وقعی نگذاردند و حجاج او را صدر جهنم لقب دادند (ابن الأثیر ج ۱۲ ص ۱۷۰- ۱۷۱)، و در سنۀ ۶۱۳ یا ۶۱۴ که سلطان علاء الدین محمد خوارزمشاه بقصد عراق و محاربه با خلیفه الناصر لدین الله تصمیم عزم داده بود رعایت حزم را قبل از حرکت بعراق صدر جهان با برادر و دو پسرش را از بخارا بخوارزم انتقال داد از خوف اینکه مبادا در غیاب او باعث فتنه و فساد شوند و ایشان همچنان در خوارزم بودند تا بوقت آنکه ترکان خاتون مادر خوارزمشاه از خوف لشکر مغول مصمم گردید از خوارزم فرار نماید (سنۀ ۶۱۶) قبل از حرکت از خوارزم از بهر فراغت خاطر و اطمینان بال صدر جهان و برادر و دو پسرش را با سایر ملوک اطراف که در دربار خوارزمشاه بودند تماما بکشت (سیرة جلال الدین منکبرنی لکاتبه محمد بن احمد النسوی، طبع پاریس ص ۲۳-۲۴، ۳۹)،

۱۱-صدر جهان سیف الدین محمد بن عبد العزیز بن عمر بن عبد العزیز ابن مازة که نام او مکرر در تضاعیف لباب الألباب برده شده است و در

کلیات چهار مقاله جلد ۱