برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بپادشاهی و حکمرانی نرسید و ظاهرا مرادش از پادشاه شاهزاده بوده است،

از چندین موضع کتاب که مصنف اشاره بوقایع راجعه بخود می‌نماید با تعیین زمان و مکان معلوم میشود که شهرت مصنف در نصف اول قرن ششم هجری بوده و تولدش قطعا مدتی قبل از سنۀ ۵۰۰ و اقلا تا حدود ۵ سنۀ ۵۵۰ در حیات بوده است، خلاصۀ آن اشارات از قرار ذیل است:

در سنۀ ۵۰۴ که وی هنوز در سمرقند مسقط الرأس خود بوده بعضی معلومات در خصوص رودکی شاعر از دهقان ابو رجا شنیده (ص ۳۳)،

در سنۀ ۵۰۶ در شهر بلخ بخدمت عمر خیام رسیده و در مجلس انس پیشگوئی خیام را در باب قبر خود شفاها از وی استماع نموده است ۱۰(ص ۶۳)،

در سنۀ ۵۰۹ در هرات بوده است (ص ۴۴)،

در سنۀ ۵۱۰ از هرات بقصد انتجاع باردوی سلطان سنجر که در حوالی طوس مقام کرده بود پیوسته و در آنجا بخدمت ملک الشعراء معزی رسیده و شعر خود را بر او عرضه داشته معزی او را تشویق نموده و دلداری داده ۱۵ و شرحی در کیفیت احوال خود برای وی ذکر نموده است (ص ۴۰-۴۳)، و در همین سفر در طوس قبر فردوسی را زیارت کرده (ص ۵۱)، و نیز در همین سنه او را در نیشابور می‌یابیم (ص ۹)،

در سنۀ ۵۱۲ باز در نیشابور بوده (ص ۶۹)، و همچنین در سنۀ ۵۱۴ که در آنجا از معزی حکایتی راجع بسلطان محمود و فردوسی شنیده ۲۰(ص ۵۰-۵۱)، و گویا در این چهار پنج سال همه را در نیشابور اقامت داشته است،

در سنۀ ۵۳۰ مجددا بنیشابور رفته و قبر عمر خیام را زیارت کرده و برأی العین تحقیق مقال او را در بیست و چهار قبل که هر بهار باد شمال بر گور وی گل افشان کند مشاهده کرده است (ص ۶۳)،

۲۵ در سنۀ ۵۴۷ که ما بین سلطان سنجر سلجوقی و سلطان علاء الدین غوری