بر سر کار آمدن و مصدر مشاغل مهمی شدند و چیزی نمانده بود که بکلی وضعیت گذشته فراموش بشود که ناگاه این باب فرج بسته شد و درها در همان محور اولیه خود بگردش آمد، زیرا یکی از عوامل مؤثر سیاستهای خارجی همین خانوادههای کهنسال بوده و هستند که با در دست داشتن ثروت و مقامات مؤثر همیشه قادر هستند مصالح سیاسی آنها را حفظ و نگهبانی نمایند و اگر بنا میشد افراد این خانوادهها و امتیازات آنها بکلی از بین میرفت و دسته دیگری که هنوز امتحان صداقت خلوص و متابعت صرف را ندادهاند بجای آنها مصدر امور میشدند ممکن بود باالنتیجه بمنافع عمومی آنها لطمه و زیانی وارد آید، از این رو جداً جلو کار را گرفته و نگذاشتند شاه برای حفظ منافع خود که مصالح ملت ایران هم در آن ملحوظ و محفوظ بود نفوذ خانواده ها بوسید را از بیخ و بن بر کند و کارها را بکاردان واگذارد.
بنظر من تضعیف نفوذ ملاها عشایر وفئودالهای بزرگ را هم تا حدی اجازه دادند که بموقع امکان استفادهٔ از این نیروها را داشته باشند چنانکه پس از شهریور ۱۳۲۰ بخوبی این نکته ملحوظ گردید.
در هر حال از میان برداشتن این سد زیانبخش و شرط رسیدن بمناصب و مشاغل را دانش و لیاقت نمودن یکی از آرزوهای دیرین من بوده و هست که بدون یک تحول اساسی امکانپذیر بنظر نمیرسد.
قسمت اختلاف فاحش طبقاتی و تقسیم غیر عادلانه ثروت بقدری محسوس گردیده که امروز محتاج توضیح زیادی در اطراف آن نیستم همه کس گرسنگی و فقر و بیچارگی نود و پنج درصد مردم ایران را بچشم خود میبیند.
با این که ثروت ایران در تهران متمرکز گردیده و تنها نقطهایکه