وحشی بافقی (غزلیات)/دوش پر عربده‌ای بود و نه آنست امروز

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(دوش پر عربده‌ای بود و نه آنست امروز)
  دوش پر عربده‌ای بود و نه آنست امروز نگهش قاصد سد لطف نهانست امروز  
  حسنش آنست ولی خود نه همانست بلی بودی آفت دل ، راحت جانست امروز  
  روی در روی و نگه بر نگه و چشم به چشم حرف ما و تو چه محتاج زبانست امروز  
  شرح رازی که میان من و او خواهد بود بیش از حوصله‌ی نطق و بیانست امروز  
  تا چه ها بر سر و دستار حریفان گذرد زان می‌تند که در رطل گرانست امروز  
  بر کمان می‌کشد آن غمزه‌ی خدنگی که مپرس ای خوشا سینه‌ی وحشی که نشانست امروز