میفرستاد.
یک کار شگفت شیخ هم این بود که پول برای کسی فرستاده و او کتابی تألیف کرده بنام «الریاض خزعلیه» و آنرا بعنوان اینکه تألیف خود شیخ است دوبار در مصر به دستیاری عبد المسیح چاپ کردهاند.
با اینکه هرکس آن کتاب را بخواند به آسانی پیداست که مؤلف آن سالها در نجف نشیمن داشته است و شیخ را ما میدانیم که هیچگاه نجف را ندیده و آنگاه میدانیم که شیخ اگر هم مرد زیرک و هوشیاری است دانشمند و مؤلف نیست.
فرستاده نخستین دسته سپاهی به شوشتر
آقای رئیس الوزراء چون از سال ۱۳۳۹ رشته کارها را به دست گرفته به کندن ریشه گردنکشان و خودسران پرداختند در مدت دو سال شورش امیر مؤید را در مازندران و آشوب جنگلیان را در گیلان و فتنه اسماعیل آقای سمیقوا را در آذربایجان و کردستان که هر کدام از سالها مایه گرفتاری ایران بود فرونشاندند و پس از این فیروزیهای تاریخی به سرکوب عشایر که از آغاز مشروطه سر به خودسری آورده جز به تاختوتاز و راهزنی کاری نداشتند پرداختند.
بیگفتگو است که دسته عمدۀ از این عشایر بختیاران و لران بودند که آنکه لرستان است که از سالها رشته فرمانبرداری را پاره کرده و راه خرمآباد و بروجرد را که یکی از شاهراههای ایران است به روی کاروانیان بسته بودند بختیاریان هم اگرچه در آغاز مشروطه نیکیهایی از خود نشان دادند و بزرگان ایشان همیشه در تهران میزیستند با این همه رام دولت نبودند و به گفتۀ یکی از اروپاییان همیشه این سیاست