برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۲۵۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

یکی از کارهای انگلیسیان در این سالها بستن پل آهنی بند قیر است که هنگام بیرون شدن از خوزستان به شیخ عبدالحمید پسر شیخ خزعل فروخته‌اند و تاکنون پایدار و استوار است و آمدوشد مردم و اتومبیل‌ها از روی آن می‌باشد.

کار دیگر ایشان تعمیر پل دزفول و پل بستن بر روی سه طاق افتاد آن است. زیرا پل دزفول که گویا پس از زمان نادرشاه بنیاده‌اند[۱] و بیست چشمه بزرگ دارد در بیست و هفت یا بیست و هشت سال پیش سه چشمه آن از میان افتاده و از آن زمان کاروانیان ناچار بودند که با کلک از رود بگذرند.

در سال ۱۳۳۳ انگلیسیان در شهر اعلان می‌دهند که می‌خواهند شرکتی برای بستن پل درست کنند و یک نیمی از سهم‌های آن شرکت را خود ایشان خواهند خرید مردم دزفول این کار را به خرسندی پذیرفته به خریدن سهمان شرکت می‌شتابند و هفتاد و دو هزار تومان سرمایه فراهم می‌شود از آن سرمایه نخست چشمه‌های دیگر پل را که نیفتاد ولی روی به افتادن داشت مرمت‌کاری نموده سپس پل استواری از این‌سوی و آن‌سوی می‌بندند. در ازای این پل آویزان که من در سال ۱۳۴۳ با پای خود اندازه گرفتم سی و پنج زرع کمابیش است و اکنون آمدوشد مردم و چارپایان و اتومبیلها همگی از روی آن پل می‌باشد و مأمور نواقل باج از گذرندگان می‌گیرد انگلیسیان سهم‌های خود را از شرکت هنگام رفتن از خوزستان به دولت ایران فروخته‌اند و اکنون به دست اداره مالیه است.


  1. میرزا مهدیخان نوشته که در سال ۱۲۴۲ لشکرهای نادرشاه با کلک از رود دزفول گذشته و این دلیل است که پل آن زمان شکسته بوده.