خویش را میفروختند و باسیری میدادند.
( جنگ تیگران ) پدرزن مهرداد که تیگران[۱] نام داشت و پادشاه ارمنستان بود در آنزمان در آسیا مملکتی وسیع مالک بود یعنی از جبال ارمنستان تجاوز کرده از ولایت مدی (آذربایجان) تا کوههای توروس[۲] و بلکه ناحیهٔ سوریه را نیز متصرف شده بود و پایتخت جدیدی بنا کرده آنرا بمناسبت اسم خویش تیگرانوسرت[۳] نامیده و حصاری بضخامت بیست و پنج ذرع برای آن ساخته و سکنهٔ چندین شهر یونانی را جبراً به آنجا نقل مکان داده و لقب شاهنشاه اختیار نموده بود و چهار پادشاه در خدمت او بودند و هر وقت او بتخت جلوس میکرد ایشان روی پلههای تخت دست بسینه میایستادند و چون سوار میشد جلو او میدویدند.
تیگران ابتدا با داماد خود همراهی نکرد و او را در قلعهای منزل داد. دو سال بهمان حال گذاشت تا اینکه لوکولوس مهرداد را از او مطالبه نمود. تیگران از این مسئله خشمناک شد بخصوص که سردار رومی او را شاه خوانده و شاهنشاه خطاب نکرده بود لهذا داماد خویش را آورده و مصمم شد برومیها حملهور شود لکن لوکولوس پیشقدمی کرده از رود فرات تجاوز نمود و تیگران که مترقب این واژه ناخوانا نبود خزانه و نسوان خود را گذاشته فرار