نشود، جواب داد كه قديم تعالى دانست اخلاق بنى آدم و طغيان و كفران و اصرار و استكبار [ايشان] كه اگرنه گره عجز و بيچارگى بر اسباب رزق ما باشد بحول و قوّت و علم و حكمت خويش مغرور شويم، نه سر از تكبّر بر آسمان داريم نه پاى بر جادّۀ بندگى ثابت چنانكه قارون، قال انّما اوتيته علي علم[۱]، و فرعون قال أليس لي ملك مصر[۲].
روايتست از صاحب شريعت صلوات اللّه عليه كه: قال اللّه تعالي انّي سخّرت المال لقارون فطغي و النّيل لفرعون فعتا فلو جعلت اسباب الأرزاق لهم بحيث تنالها الأيدى و تبلغها افهام اولي العلم لها لادّعوا انفسهم شركائى فيما خلقت.
و در اخبار وارد است كه چون ايزد عزّ اسمه آدم را بيافريد عليه السّلام حرص و طمع و حسد با طينت او سرشته گردانيد و تا قيامت در فرزندان او خواهد بود، انبيا و اوليا كه بتأييد الهى و شرف عقل ممتاز بودند در توارى و مستور داشتن آن جدّ و جهد نمودند، ما را كه اوباش طبيعت و خرافات[۳] آفرينشايم حرص و امل بر اشتر فضيحت نهاده بعالم گرد مىآورد از بيم آنكه نبايد از گرسنگى بميريم يا از برهنگى بسوزيم، و خوش گويد [شاعر]:
بسرما و گرما چنان ناشكيبى | كه از خانه ناييى همى تا ببرزن | |||||
ز گرما بسوزى ز سرما بميرى | مگس گشتىاى روسپى خواهر و زن |
و با آنكه بخشايندۀ رزّاق تعالى و تقدّس خبر داد و قسم ياد كرد كه: فَوَ رَبِّ السَّمآءِ وَ الأرضِ اِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ[۴].
از عامر عبد قيس روايتست كه اگر همۀ دنيا از من بشود باكى ندارم باعتماد سه آيت در كتاب خداى تعالى جلّ جلاله، گفتند كدامست گفت اوّل:
وَ مٰا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاّٰ عَلَى اللّٰهِ رِزْقُهٰا[۵]، دوّم: مٰا يَفْتَحِ اللّٰهُ لِلنّٰاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلاٰ مُمْسِكَ لَهٰا[۶]، و سيّوم: وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاٰ رَادَّ لِفَضْلِهِ[۷].