و سنگ را بیاینکه تراشیده باشد برای ساختن ابزار و حربه و سایر چیزها بکار برده. تصوّر میکنند که تبر یکی از اوّلین ابزار کار یا اسلحه بود. بعضی منکر این عهدند و گویند اسباب و آلاتی را که بدین عهد نسبت میدهند سنگهای یک پارچۀ بیشکل میباشد و چنین سنگها تقریبا بالتمام از عصر سوّم معرفت الارضی است.
۲ - احوال سنگ تراشیده.[۱] در این احوال انسان سنگ را تراشیده شکل و صورت مخصوصی بآن داد، بهطوریکه غالبا اشکال و صور با احتیاجات او موافقت داشت. عدّهای ساختن تبر را باین مرحله منسوب میدارند. در این عهد بشر دو اختراع مهم کرد: یکی افروختن آتش که تمام ترقیات بشر از پرتو وجود آن است و دیگری تراش دادن سنگ چخماق و ساختن حربه از آن. در این احوال در صور و اشکال ابزار و حربه تغییرات مهمی روی داد، بر عدّه آلات و ادوات افزود و مخصوصا تراش کردن سنگ چخماق بحدّ کمال رسید ولی از فلز هنوز خبری نبود. ۳ - احوال سنگ صیقلی.[۲] در این مرحله انسان توانست سنگ را صیقل و آن را صاف و براق کند. این عهد را بعضی بدو قسمت تقسیم کردهاند:
۱ - ازمنهای که انسان سنگ را صیقل میکرد. ب - زمانهائی که سنگ را سوراخ کرده دستهای از آن میگذرانید. بعض علماء عقیده دارند که احوال سنگ صیقلی هیچگاه نبوده زیرا سنگ صیقلی ممکن نبود بیفلز وجود داشته باشد و بنابراین احوال سنگ صیقلی را در صنعت جزو عهد فلز میدانند ولی این عقیده را اکثریت نپذیرفته. ابتدای عهد صیقلی را تقریبا در حدود ده هزار سال قبل از میلاد قرار میدهند.
سوّم - بعد از عهد حجر عهد فلز میآید و تقریبا از هفت هزار سال قبل از میلاد شروع میشود. در این عهد انسان سنگهای معدنی را آب کرده از آن فلز بدست آورد. این عهد را هم بسه قسمت تقسیم کردهاند: ۱ - دورۀ مس. ب - دورۀ مفرغ (یعنی ممزوج مس با قلع یا روی). ج - دورۀ آهن. دورۀ اوّلی در حوالی هفت هزار