که مربوط بتاریخ مشرق قدیم است بینیاز نمیکند، ولی اهمیّت مشرق قدیم را اجمالاً نشان داده خواننده را برای فهم وقایع ایران حاضر میسازد. این نکته نیز روشن است، که چون به بیان کلیاتی از مشرق قدیم مبادرت شد، بالطبع باید مطالبی را هم که با این کلیات مربوط است، بطور ساده و مختصر به خاطرها آورد.
لذا این نوع تذکرات نباید باعث حیرت گردیده تصوّر رود، که مؤلف از موضوع خارج شده، بخصوص که خواستهایم این نوع مطالب را یکدفعه گفته برای تکرار آن در جاهای دیگر کتاب موجبی نداشته باشیم.
قسمت اولی - کلیات
ازمنۀ پیش از تاریخ
تاریخ از زمانی شروع میشود، که شهادتهای کتبی و تاریخی راجع به وقایع و حوادث آن زمان بدست آمده. اعصار و دهوری، که قبل از آن گذشته ازمنۀ قبل از تاریخ بشمار میرود. علماء معرفت الارض یا زمینشناسی[۱] و نیز علماء آثار عتیقه هنوز موفق نشدهاند مدت ازمنۀ پیش از تاریخ را، و لو تقریبی هم که باشد، معین کنند. هرچند بعض علماء فن مبنیبر قیاس یا بر مدارکی ناقص این مدت را صدها میلیون سال یا بیشتر تخمین و عقایدی ذکر کردهاند، که مورد اعتماد نیست، با وجود این برای اینکه بنمائیم، که چه تفاوتهای زیاد بین عقاید مذکوره است، یکی دو عقیده را ذکر میکنیم. هِکِل[۲] حیوانشناس معروف گوید: «اگر من مدت اعصاری را، که از ابتدای پدید آمدن گیاه یا جانداری در روی زمین تا زمان ما گذشته، ۲۵ میلیون یا صد و یا هزار و چهارصد میلیون سال بدانم، برای تصوّرات من فرقی ندارد و برای اکثر مردم نیز همین نتیجه حاصل است». گُلدْشْمیدت[۳] عالم دیگر را عقیده آن است، که از زمان پدید آمدن نبات یا حیوان در سرزمینها لااقل یک میلیارد و چهارصد میلیون سال گذشته