این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۱۲۷
می نوش که عمر جاودانی اینست | ||||||
خود حاصلت از دور جوانی اینست | ||||||
هنگام گل و مُلست و یاران سرمست | ||||||
خوش باش دمی که زندگانی اینست |
۱۲۸
نازم بخرابات که اهلش اهلست | ||||||
چون نیک نظر کنی بدش هم سهلست | ||||||
از مدرسه بر نخاست یک اهل دلی | ||||||
ویران شود این خرابه دارالجهلست |
۱۲۹
نه لایق مسجدم نه در خورد کنشت | ||||||
ایزد داند گل مرا از چه سرشت | ||||||
چون کافر درویشم و چون قحبهٔ زشت | ||||||
نه دین و نه دنیا و نه امّید بهشت |