این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۴۷۲
گر شهره شوی بشهر شرّالنّاسی | ||||||
ور گوشه نشین شوی همه وسواسی | ||||||
به زان نبود گر خصر و الیاسی | ||||||
کس نشناسد ترا تو کس نشناسی |
۴۷۳
گر هست ترا درین جهان دسترسی | ||||||
زنهار مزن بی می و ساقی نفسی | ||||||
پیش از من و تو بیازمودند بسی | ||||||
دنیا نکند کرای آزار کسی |
۴۷۴
گویند مخور می که بلاکش باشی | ||||||
در روز مکافات در آتش باشی | ||||||
این هست ولی ز هر دو عالم بهتر | ||||||
این یکدمه کز شراب سرخوش باشی |