این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۲۹۲
ای پیر خردمند بگهتر برخیز | ||||||
وان کودک خاک بیز را بنگر تیز | ||||||
پندش ده و گو که نرم نرمک میبیز | ||||||
مغز سر کیقباد و چشم پرویز |
۲۹۳
ای دل چو حقیقت جهان هست مجاز | ||||||
چندین چه خور تو غم ازین رنج دراز | ||||||
تن را بقضا سپار و با درد بساز | ||||||
کاین رفته قلم ز بهر تو ناید باز |
۲۹۴
این چرخ که با کسی نمیگوید راز | ||||||
کشته بستم هزار محمود و ایاز | ||||||
می خور که بکس عمر دوباره ندهند | ||||||
هر کس که شد از جهان نمیآید باز |