این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
ای عارض تو نهاده بر نسرین طرح | روی تو فکنده بر بتان چین طرح | |||||
از غمزهٔ تو داده شَه بابل را | است و رخ و پیل و بیدق و فرزین طرح |
انداختیم از آنرو که بیفلسفه و پر تصنّع و متکلف است و امثال این رباعی را:
عشقی که مجازی بود آبش نبود | چون آتش نیم مرده تابش نبود | |||||
عاشق باید که سال و ماه و شب و روز | آرام و قرار و خورد و خوابش نبود |
ترک کردیم چون عاشقانه و عارفانه است و مانند این رباعی را:
پندی دهمت اگر بمن داری گوش | از بهر خدا جامهٔ تزویر مپوش |
۶۳