این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
رباعیات خیام
۳۳۹
۱۴۱ – ۲۲ حج – ۷۵ کم – ۷۴ رز – ۴۲ بو
هرکو رقمی[۱] ز عشق[۲] در دل بنگاشت، | یک ذرّه[۳] ز عمر خویش ضایع نگذاشت؛ | |||||
یا در طلب رضای یزدان[۴] کوشید، | یا راحت تن[۵] گزید و ساغر برداشت. |
۱۴۲ – ۱۹۰ حج – ۷۰ رز – ۴۱ بو
هر نیک و بدی[۶] که در نهاد بشر است، | هر شاد و غمی[۷] که در قضا و قدر است، | |||||
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل | چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است. |
۱۴۳ – ۱۹ حج – ۲۵۰ کم – ۷۵ رز – ۴۴ بو
هشدار؛ که روزگار شورانگیزست. | ایمن منشین؛ که تیغ دوران تیزست. | |||||
در کام تو گر زمانه لوزینه نهد؛ | زنهار.. فرو مبر که زهر آمیزست. |
۱۴۴ – ۲۱۷ کم – ۷۶ رز
یا رب، تو کریمی و کریمی گرمست. | عاصی ز چه رو برون ز باغ ارمست؟!. | |||||
با طاعتم ار عفو کنی؛ نیست کرم. | با معصیتم اگر ببخشی؛ کرمست. |
۱۴۵ – ۶۹ کم – ۷۷ رز
یاری که دلم ز بهر او زار شدست، | او جای دگر به غم گرفتار شدست. | |||||
من در طلب داروی خود[۸] چون کوشم؟ | چون آنکه پزشک ما[۹]ست بیمار شدست. |
۱۴۶ – ۷۰ کم – ۷۸ رز
یک جرعهٔ می ز ملک کاوس بهست | وز تخت قباد و مسند طوس بهست. | |||||
هر آه که عاشق[۱۰] بسحرگاه کند، | از ناله زاهـدان سالوس بهست. |
۱۴۷ – ۱۹۵ حج
یک شیشه شراب خورده باشی پیوست، | هان.. تا ننهی تو روز آدینه ز دست. | |||||
در مذهب ما شنبه و آدینه یکیست؛ | جبّار پرست باش نه زور پرست |