بهم آمیخته است.
مسیو فرنان هانری[۱] که ترجمهٔ فیتزجرالد را نظماً بزبان فرانسوی نقل کرده، راجـع باین رای ارنست رنان در باره خیام میگوید: «حکمی که در خصوص ترجمهای که چندان عمقی ندارد و بر اثر یک مطالعهٔ سریع و سطحی و بدون تعمق داده میشود، این چنین میباید» و خودش در مورد رباعیّات خیّام چنین اظهار نظر میکند:–
«بچه نحوی میتوان تعریف و توصیف کرد رباعیّاتی را که مضامینش، گاهی باندازهای شهوانی است که نزدیک به بیآزرمی میشود و گاهی بپایهای گستاخانه است که منجرّ بسرکشی و عصیان میگردد و بعضی اوقات هم بقدری سست و اندیشناک است که دارد بیاس و نومیدی میکشد و استهزاهایش جائیکه با زهرخندهای عصبی رعشهانگیز است، مظهر مادّیترین و خشنترین هواحبس نفسانی بنظر میرسد و در جای دیگر مشهر مسائل دقیق دینی و معکس نکات لطیف فلسفی است که جا دارد نازکترین طبعها را بخود مشغول نماید و بر رویهمرفته، هریک، بصورت بیّنهٔ نبوغی جلب انظار میکند. این کتاب را که در نظر خوانندگانش تجلّیگاه روح و فکریست؛ هم مأنوس و هم وحشی، هم متوکّل و هم عاصی، هم خشن و هم لطیف و بزبان ساده و منقّح و متینی نگارش یافته که واقف اسرار صناعت آن، فقط خود خیّام است و بس و بسیاری از مندرجاتش، شأن و شرف ذاتی ما را جریحهدار میسازد، با غایت میل باز کرده، با نهایت رغبت مطالعه میکنیم و در حالی که کمال اشتیاق را بخواندنش داریم و بی آنکه از ممارست آن خسته و یا لااقل سیر شده باشیم، میبندیم. این کتاب، از قطعاتی که بترتیب محتوی یک سلسله افکار ممتزج با یکدیگر باشد ترکیب نیافته؛ بلکه مجموعهایست از رباعیّاتی که هر یک از آنها، فی حدّ ذاته، منظومهٔ غرّائیست که یک فکر بخصوصی را بنحویکه شاعر حکیم میخواسته با کمال وضوح و ایجاز بیان میکند. خلاصه آنکه این رباعیّات صغیرالحجم و کثیرالمعنی، یک مجلهٔ
- ↑ f. Henry