که نمیخواهند بگیرند از دمش میگیرند. مبارزه با توده به وسیله دادگستری صورت نمیگیرد و بنده هم حاضر برای وزارت نیستم. آقایان که صحبتهایشان را کردند و رفتند. بنده خواستم بروم مصدق گفت: «نروید، بمانید». من نشستم و او از در دلجویی برآمد و گفت: «ناراحت شدید که من این حرف را زدم. من نخواستم شما را ناراحت بکنم». گفتم نه آقا دوستان من، رفقای من، ناراحتیهائی برای خاطر شما دارند و شما کار را کوچک میکنید با اینکه وزیر دادگستری این کار را بکند. مبارزه با حزب توده کار وزیر دادگستری نیست. بهرحال، تحبیبی کردند و ما از خدمت ایشان مرخص شدیم. بله. این قضیه جریان ۳۰ تیر بود.
س- سالگرد ۳۰ تیر بود.
ج- جریان سالگرد ۳۰ تیر بود که در آنجا حزب توده قدرت به اصطلاح تشکیلاتی خود را به رخ ما، به رخ مصدق و به رخ مردم تهران کشید و وحشت سیاستهای خارجی را هم بوجود آورد. آنهائی که کارگردانان حزب توده بودند این صفآرایی وسیع را برایش ترتیب دادند. یعنی همانهائی که علیه مصدق بودند این صف توده را بزرگ کردند و جمعیتها را به آن فرستادند.
س- یک مسئلهای هست که من میخواهم از شما سؤال بکنم و ببینم که آیا شما راجع به این موضوع اطلاع دارید یا نه؟ آنموقع دکتر شاپور بختیار معاون وزیر کار بود، معاون آقای دکتر عالمی و قبل از این جریان میتینگ عظیم حزب توده برای سالگرد ۳۰ تیر ۱۳۳۱ که در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۲ انجام شد، یک اعتصاب کارگران کورهپزخانه بود و خلیل ملکی و نمایندگان نیروی سوم، نماینده کارگران نیروی سوم که در کورهپزخانه بودند، نزد آقای دکتر بختیار میروند و از آقای دکتر بختیار میخواهند آن امتیازاتی را که میخواهد به کارگران بدهد از طریق نمایندگان نیروی سوم بدهد که آنها بتوانند این نیرو را جلب بکنند به طرفداری از دکتر مصدق. ایشان منکر این قضیه میشود که امتیازاتی داده خواهد شد. بعد این امتیازات را بوسیله نمایندگان تودهای که پیش آقای دکتر بختیار میروند میدهد که از طریق آنها به کارگران کورهپزخانه داده