تأثیر دیدگاههای سیاسی و مذهبی فرقهٔ زیدیه در تعامل یا تقابل با دیگر گروهها
محمدامین زرگر[۱] (نویسندهٔ مسئول)
بهادر قیم [۲]
چکیده:
یکی از مهمترین گروههای اسلامی که از سدهٔ دوم هجری به نقشآفرینی در عرصهٔ سیاسی و فکری پرداخت، زیدیه است. فرقهٔ زیدیه که در پی شهادت زید بن علی به دست عمال خلیفهٔ اموی، هشام بن عبدالملک در سال ۱۲۲ ه. ق. و پس از آن شهادت فرزند زید، یحیی در خراسان، بهتدریج هوّیت خود را دریافت، با بر سر کار آمدن بنیعباس، راه نوعی خارجیگری را در مبارزه با خلفا و حکام ظالم در پیش گرفت و دست به قیامهای متعددی در طول دو سدهٔ بعد زد. در این میان زیدیه راه تعامل و تسامح با اهل سنت به خصوص با فرقهٔ معتزله را برگزید؛ لکن در ابتدا با امامیه مقابله کرد. زیدیان نسبت به حکام و خلفا نیز برخوردهای مستقیم را برگزیدند که در ابتدای امر، موجب کشتهشدن بسیاری از سران زیدیه در جنگهای مکرر گردید. اما در سالهای بعد ارتباط زیدیه با گروههای دیگر دستخوش تحولاتی گردید. پس از به قدرت رسیدن معتزله در زمان مأمون و معتصم عباسی، دوران سقوط و زوال آنان بسیار سریع فرا رسید. در پی آن دشمنی سخت اشاعره با معتزله، به تبع آن ارتباط زیدیه با اهل سنت را دچار افول کرد. در دورههای زمانی خاصی از جمله دوران امام رضا و شیخ مفید، زیدیه نسبتاً به امامیه