برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۳۰۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

از این اقوام استقلال کامل داشته و در ازاء اجرت، افواج مزدور خود را به اردوگاه بزرگ می‌فرستاده‌اند. از جمله این اقوام مستقل، هونها را باید شمرد، که گاهی در میان لشکر ایران دیده شده‌اند ۱. این افواج یاور، مانند اسواران ایرانی، سواره جنک می‌کردند[۱]. سواره نظام ارمنی، که در تحت پرچم ایران به جنگ می‌رفتند، مورد توجه مخصوصی بودند، وقتی وارد تیسفون می‌شدند، شاهنشاهان ایران یکی از اعیان مشهور را به نزد آنان می‌فرستاد تا از احوال ارمنستان جویا شود. این امر سه بار تکرار می‌شد و آنگاه فردای آن‌روز، شاه شخصا افواج مزبور را سان می‌دید[۲].

واحدهای بزرگ سپاه را گند می‌گفتند و فرماندهی آنها با گندسالاران بود. تقسیمات کوچکتر از آن را درفش و از آن کوچکتر را وشت[۳] می‌نامیدند. هر درفش پرچمی مخصوص داشت[۴]. نقوش ساسانی نمونه چند از پرچمها و علائم لشکری نشان می‌دهد. پرچم دراز و کم‌عرضی می‌بینم[۵]، که تا اندازه‌ای شبیه نواری است، که بر سر نیزه‌ها بسته باشند. در یکی از تصاویر نقش رستم (شکل ۱۱) سواری از ساسانیان دیده می‌شود[۶]، که نیزه در دست دارد و چهار نعل بجانب دشمن می‌تازد، نیزه دشمن در اثر ضربت خورد شده است. در آن نقش علمداری پیداست، که چوب پرچمی در دست گرفته است و در بالای آن قطعۀ چوبی افقی نصب شده است و سه کوی بر فراز آن دیده می‌شود، یکی در وسط و دو گوی دیگر در دو سر چوب قرار دارد و دو قطعه پارچه پشمی یا چیز دیگر از دو سر چوب


  1. آمیانوس، کتاب ۱۹، بند ۲، فقره ۳-۲.
  2. پاتکانیان، مجله آسیایی ۱۸۶۶٬۱، ص ۱۱۲.
  3. هوبشمان، صرف و نحو ارمنی، ج ۱، ص ۱۳۰ و ۱۴۶.
  4. کلمه درفش بمعنی «بیرق» و «لوا» است.
  5. فلاندن و کست، مسافرت در ایران، تصویر ۵۰.
  6. این نقش برجسته به عقیده هرتسفلد از قرن سوم میلادی است (گزارش باستان،۹، ص ۱۳۵).