این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
منظرهی دریاهم سیاه میشود.
در آستارا گمان میبرم فقط شما هستید که میخواهید چیزهایی بشنوید. آنهم از قراری که میشنوم برای این است که در ادبیات کار میکنید و شعر میگوئید. پس من هروقت در حوالی وطن محزون شما، در مقابل طبیعت و بعضی افکار که میدانم نظر شما را هم جلب میکند ، واقع شوم به یاد شما خواهم افتاد. شما هم در نمین با آن آب و هوای خوب و مناظر قشنگ ، که میگویند، از من یاد بكنيد!
نیمایوشیج