۳-ارث
همانطوریکه اغلب امراض و خصائص بدنی انسان میراث پدر و مادر و اجداد است، مزایای دماغی و خصائص عقلی و روحی نیز بارث میرسد و در طی این میراث عقلی و روحی است که زمینه قبول عقاید مخصوصهای نیز بانسان داده میشود
۴-تربیت
طرز تربیت اولیه از زندگانی فامیلی گرفته تا مدرسه-یکی از عوامل مهمهایست در تهیه زمینه برای قبول عقاید مخصوصهای؛ مثل اینکه استعداد مخصوصی را در انسان تولید میکند: مثلا در خانوادههائیکه طفل را با اصول اتکالی پرورش میدهند، انسان بعدها برای قبول هر فکری که جنبه اتکالی آن بیشتر باشد حاضرتر است. هر فکری که به تلقیات اولیه فامیلی و تعلیمات ابتدائی مدرسه نزدیکتر است، شخص برای قبول آن آمادهتر خواهد بود و لو اینکه بیمنطق باشد؛ احیاناً دیده شدهاست که یک شخص منورالفکری، با عدم عقیده بزنده شدن مرده و بودن جن دیو، با آن قیافه موحشی که در افسانههای ایام طفولیت موجود است، از تاریکی و از قبرستان میترسد و در عین حال منطق را بر ضد این ترس نامعقول خود مشاهده میکند، مع ذلک نمیتواند از عزائز خود که ارث باو داده و تربیت اولیه نیز آنرا تقویت کردهاست، منصرف شود. اینگونه اشخاص اگر با آراء فلاماریون و آراء هکل و دارون مصادف شوند، بهطور حتم آراء فلاماریون را ترجیح میدهند