فصل هفتم: مراجعت به فرانسه، گیلان
۳۱۱
سرهنگ فابر[۱] که از رفقای طفولیت من بود و در این تاریخ فرماندهی فوج ۱۴۱ پیاده را در مارسی داشت با قایق به عقب من آمد. از کشتی کامبوژ پیاده شدم و روز ۲۳ نوامبر (سوم جمادیالاول) پیش از غروب آفتاب به سرزمین قدیمی گل[۲] یعنی به خاک محبوب وطن خود قدم گذاشتیم.