ایران از بدویترین حقوق بشری محروم کردهایم که بکار بردن آزادانه هر زبانی باشد که میخواهند.[۱] ببینیم چه نتایج دیگری بر این وضعیت مترتب است.
با توجه به اینکه ملیتهای چند زبانه در روزگار ما اندك نیست (هند، عراق، لبنان، یوگسلاوی، سویس و غیرهم... ) و نیز با توجه به اینکه در ایجاد وحدت ملی مردم یک ناحیه جغرافیایی عوامل مذهب، تاریخ، آداب، شرایط اقلیمی و بسیاری عوامل دیگر نیز مطرح است، به هر صورت و حشتی نیست که اگر مردم آذربایجان را در بکار بردن ترکی (یا آنچنان که به غلط اسم گذاری کردهاند: آذری) آزاد و مختار. بگذاریم. اکنون اجازه بدهید که به عنوان زمینه بحث با نگاهی سریع به وقایع سیصد ساله اخیر بنگریم.
نمی دانم که دقیقاً از چه تاریخی زبان ترکی در آذربایجان رایج شده است. گرچه طرح این سؤال نیز غلط است؛ چرا که هیچ مجموعه بزرگ انسانی یک شبه زبان خود را عوض نکردهاند یا مذهب خود را یا آداب خود را. اما میدانیم که هر مجموعه بزرگ بشری در اثر مراوده با دیگر مجموعهها بده بستانهای مادی و معنوی فراوان میکند. یکی از آنها زبان. و آذربایجان که نه تنها معبر بلکه حتی اردو نشین قبایل بسیاری از ترکان بوده است - از
- ↑ ماده دوم اعلامیه حقوق بشر میگوید: «هر کس میتواند بدون هیچگونه تبعیض از حیث نژاد و رنگ پوست و اختلاف جنس و زبان و مذهب و عقیده سیاسی (...) از کلیه حقوق و آزادیهایی که در این اعلامیه پیشبینی شده بهرمند گردد.»