ایلخانی الله قلیخان که مخاطب بود بمناسبت آنکه شب هوا بی تناسب خنک شده بود در تعریف از هوا گفت ، دبشب همه مردم لحاف کشیدند و ضحکی شد. بعضی شاهزادگان در تالار مرمر می ایستادند و بعضی اثاثیه سلطنتی در دست داشتند، از لوازم غلیان مرصع بود که پیشخدمت باشی خصوصی مقابل شاه روی تخت میگذاشت و نسی پیچ را بدست شاه میداد.
خطیب الممالک خطبه میخواند . از شمرا قصیده بعرض میرساندند و چند بیت بر میخواند سلام منقضی میشد .
سلام تحویل سلام تحویل در عمارات سلطنتی منعقد میشد، اواخر در تالار موزه بواسطهٔ وسعت ، زیرا عدهٔ مدعوین از علماء و شاهزادگان و وزراء و رؤسای ادارات تجاوز کرده و به هفتصد و هشتصد می رسید ، مطابق صورت برای همه طبقات عیدی مقرر بود و باز تا روز دوازدهم عبد بترتیب از همه طبقات شرفیاب میشدند و عیدی بآنها مرحمت میشد.
ترتیب سلام تحویل جلو تخت طاروس مسندی مرواریددوزی می افکندند و چند متکا ایضاً مرواریددوزی می نهادند، شاه باحترام علماء روی زمین یا کرسی کمخیز می نشست شمایل حضرت امیر و دعای صباح بخط آن بزرگوار و قدری تربت که شاه موقع زیارت در نجف خودشان برداشته بودند روبروی شاه فرار میدادند ، بفاصله قدح های مرصع و گلدان مینهادند ، یک نفر از علماء روبرو می نشست و با زعفران و گلاب دعای تحویل مینوشت که در کاسهٔ آب میانداختند و پس از تحویل شاه قدری از آب میآشامیدند.
از لوازم اثاثه حضور جعبه مهر سلطنتی بود. منشیالممالک فرامین مستمریها و انعامات نوروزی را که قبلا تنظیم یافته بود بمهر میرساند و در موقع تحویل شکونی بود ، ایشک آقاسی با صدر اعظم روبروی شاه میایستادند و طرف فرمایشات بودند ، علما بضی طرف راست و بعضی طرف چپ