این برگ همسنجی شدهاست.
۳۷۱
بیا ای طایر دولت بیاور مژده وصلی | عسی الأیّامُ اَن یَرجِعنَ قوماً کالّذی کانوا[۱] |
ایضاً له
ای معّرا اصل عالی جوهرت از حرص و آز | وی مبرّا ذات میمون اخترت از زرق و ریو | |||||
در بزرگی کی روا باشد که تشریفات را | از فرشته بازگیری آنگهی بخشی بدیو |
ایضاً له
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست | آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه | |||||
جنّت نقدست اینجا عیش و عشرت تازه کن | زانکه در جنّت خدا بر بنده ننویسد گناه | |||||
دوستداران دوستکامند و حریفان باادب | پیشکاران نیکنام و صفنشینان نیکخواه[۲] | |||||
ساز چنگ آهنگ عشرت صحن مجلس جای رقص | خال جانان دانهٔ دل زلف ساقی دام راه | |||||
دور ازین بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین | حال ازین خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه |
- ↑ تضمین بیتی است از جمله ابیاتی مشهور از فِند زِمانی از شعراء حماسه، و یکی دو بیت قبل و بعد آن برای ربط مطلب از قرار ذیل است: صفحنا عن بنی ذهلوقلنا القوم احوانعسی الأیّام ان یرجعنقوماً کالذی کانوافلمّا صرَّح الشّرفامسی و هو عریانو لم یبق سوی العدواندنا هم کما دانواو بعض الحلم عند الجهلللذلة اذعانو فی الشّر نجاة حینلاینجیک احسان،
- ↑ عین این تعبیرات با اندکی تقدیم و تأخیر در بیت پنجم از غزل ۳۰۹ نکرار شده است، و آن بیت اینست: صف نشینان نیکخواه و پیشکاران با ادبدوستداران صاحب اسرار و حریفان دوستکام،