موقع مؤسسین نقشهٔ استیلای افغانستان از شنیدن اخبار موفقیت نقشههای خود از خوشحالی در پوست خود نخواهند گنجید.»[۱]
همینکه انگلیسها در کابل مستقر شدند و سایر شهرها را بتصرف در آورده در آنجاها از طرف خودشان قشونهای ساخلوی گذاشتند و اشغال نظامی افغانستان تکمیل گردید[۲] بعد بفکر تصرف و بقول خود انگلیسها بخیال اصلاح هرات افتادند، چونکه یارمحمدخان از آنروزیکه شاه ایران از اطراف هرات کوچ نموده و رفت، بخطای خود واقف گردید و دانست که چه اشتباه بزرگی کرده است و از همانروز بنای ستیز را با پاتنجر معروف گذاشت. بعلاوه انگلیسها هیچ مایل نبودند مانند یارمحمدخان آدمی که صاحب نفوذ و اقتدار کامل در هرات میباشد از دایره سیاست آنها خارج بماند و با اینکه پولهای زیاد و بیحساب باولیای امور هرات میدادند با وصف این، یارمحمدخان در همانحال نسبت بنمایندگان و صاحبمنصبان انگلیس بیاحترامی و توهین مینمود[۳] و نمیخواست آنها در هرات مقیم باشند.
در ماه جون ۱۸۳۹ ماژور دارسی تود با دستور کامل بهرات اعزام گردید تا اینکه یارمحمدخان را با سیاست انگلیسها همراه نموده در ضمن با شاهزاده کامران عقد اتحاد و دوستی بندد و همچنین تحقیق کند علت مخالفت حکومت هرات با دولت انگلیس چیست. نظر باینکه یارمحمدخان متمایل بدولت ایران شده بودماژور تود مأموریت داشت بهر وسیلهای که ممکن شود روابط او را با دولت ایران قطع کند و از طرف دولت انگلیس باو اطمینان بدهد که مقام او را دولت انگلیس بلاشک حفظ خواهد نمود و علاوه بر تمام این مأموریتها ماژور تود مأمور بود حدود سرحدی بین هرات و کابل را معین کند.
به ماژور تود اعتبارات کافی داده شده بود که بحکومت هرات وجه لازم بدهد تا اینکه قلاع و استحکامات هرات را تعمیر و آنها را محکم نمایند، چونکه هنوز