فصل اول
ایران در دایره سیاست بینالمللی
اینک میرسیم بسال ۱۸۰۰ میلادی یا سال ۱۲۱۵ هجری قمری که سال چهارم سلطنت فتحعلیشاه است. در این مدت فتحعلیشاه توانسته بود تا اندازهای امنیت را که پس از مرگ آقا محمدخان متزلزل شده بود با رأی و تدبیر میرزا ابراهیمخان اعتمادالدوله شیرازی برقرار کند.
در این هنگام است که شهرت قدرت و نفوذ ناپلئون بواسطه فتوحات او عالمگیر شده با پول اول امپراطور روسیه طرح اتحاد ریخته و بسبب دشمنی سختی که با انگلیسها داشته میخواهد از راه ایران به هندوستان حمله کند.
از این تاریخ ببعد ایران دیگر بدایره سیاست بینالمللی خواهی نخواهی کشیده شده است، چون شاه و رجال آن عهد از اوضاع دنیا بیاطلاع بودند هر قدمی که برداشتهاند غالباً بر ضد منافع مملکت ایران و بر ضرر خودشان تمام شده است.
پیداست که در این تاریخ دربار فتحعلیشاه از اوضاع اروپا بیخبر بوده و قادر نبوده علل دشمنی فرانسه را با انگلیس، انگلیس با روس یا روس و انگلیس را با فرانسه تمیز بدهد و هر موقع سیاست هر یک از این دولتهای سهگانه ایجاب مینمود