امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/امشب شب من نور ز مهتاب دگر داشت
امشب شب من نور ز مهتاب دگر داشت | وز گریهی شادی جگرم آب دگر داشت | |||||
هنگام سحر خلق به محراب و دل من | ز ابروی بتی روی به محراب دگر داشت | |||||
قربان شوم و چون نشوم وای که آن چشم | بر جان من از هر مژه قصاب دگر داشت | |||||
نی داشت خبر از خود و نی از می و مجلس | خسرو که خرابی ز می ناب دگر داشت |